خانه ی سبز
خانه ی سبز

خانه ی سبز

من و افکارم

تیک تاک تیک تاک تیک تاک... ساعت از دوازده گذشته... همه جا تاریکه... فقط صدای تیک تاک ساعت کمی سکوت شب را می شکند. اهالی خانه همه خوابند. من اما... بیدار و غرق در افکار. این هنگام از شب که هست نمی دونم هورمونهای احساس  چکار می کنند که قلبم بیشتر رعوف میشه... چقدر دلم برای این ادمهایی که اینطوری ارام کنار هم خوابیده ایم می سوزد. در نظرم چقدر انسان گناه میشه وقتی اینجوری ارام به خواب رفته. بهشون فکر می کنم. به جای خالیشون... دلم خیلی می گیره

 

پدر خوبه که مادر نازنینه

برادر میوه ی روی زمینه

بیایید قدر یکدیگر بدانیم

که جای همه کس زیر زمینه

نظرات 1 + ارسال نظر
هانیه(متولد ماه تیر) دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 22:09 http://unique-1370.ir

سلام دوسی نازنیممممممممممممم

چه قلم قشنگی

از این به بعد میام بهت سر میزنمشرمنده اینقدر دیر بعد از دعوتت اومدمسرم شلوغ بود

سلام هانیه عزیزممممممخیلی خوش اومدیممنون. خوشحالم کردی.می دونم دوستم امتحان داری ایشالا با موفقیت واحدهای درسیت رو بگذرونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد